ویتگنشتاین و "دید کلی »
author
Abstract:
یکی از عناصر بسیار مهم در تفکر ویتگنشتاین « دیدِ کلی » (Übersicht)است. این مفهوم در روش فلسفیِ ویتگنشتاین به اصطلاح متأخر اهمیتی خاص می یابد و همراه با مفاهیمی دیگر، روش بدیع،« دیدِ کلی » او را شکل می دهد. در مقاله ی حاضر قرار است با گزارش سخنان ویتگنشتاین درباره یاین رکنِ روشِ فلسفی او معرفی شود و اهمیت آن در فلسفه ورزی مطلوب ویتگنشتاین روشن گردد.
similar resources
ویتگنشتاین و مبانی ریاضیات
به دلایل متعدد، فلسفه ویتگنشتاین پیوندهای ویژه ای با مسائل مبانی ریاضیات دارد. ویتگنشتاین پیش از هر چیز یک فیلسوف است. انگیزه های بنیادین او همان سوالات دیرین و سنتی فلسفه است، اما رهیافت او به مساله با شیوه کلاسیک متفاوت است. برای بررسی فلسفه او بسیار مهم است که این منطق متفاوت او فراموش نشود.
full textویتگنشتاین، کانت و اخلاق
ویتگنشتاین در تفکر متقدم خود فلسفه را نقد زبان و هدف رساله منطقی ـ فلسفی را مرز نهادن میان گفتنی و ناگفتنی ( نشان دادنی) و یا به تعبیری میان علم تجربی از یک سو و اخلاق از سوی دیگر قرار دادهاست. و این بخش اخیر را مهمتر میداند. چنین هدفگذاریی شباهت رساله را پروژه کانتی در نقد عقل محض نشان میدهد. پرسش اصلی این مقاله این است که آیا با توجه به مشابهت های کلی این دو پروژه، میتوان گفت ویتگنشتاین ...
full textویتگنشتاین: زبان و فلسفه
زبان و نسبت آن با فلسفه از مسائل اساسی در تفکر ویتگنشتاین به حساب می آید . هدف از تدوین این مقاله بیان دیدگاه ویتگنشتاین در خصوص زبان و فلسفه و ارتباط آن دو است . ویتگنشتاین متقدم معتقد بود که زبان ذاتأ دارای خصلت تصویری است و ساختار عالم ساختار آن را تعیین میکند . فلسفه را نیز فعالیتی نقادی می داند که وظیفه آن روشن ساختن اندیشه هاست . اما در دوره متأخر از این عقیده صرف نظر کرد و اعتقاد داشت که...
full textفروید و ویتگنشتاین؛ مقایسهای روششناختی
هرچند در میان افرادی که ویتگنشتاین به تأثیر آنها در آراء خود تصریح میکند نامی از «فروید» دیده نمیشود، با این حال مطالعه آثار ویتگنشتاین از گونهای تشابه روششناختی میان روانکاوی فروید و رویکرد درمانی او به فلسفه حکایت دارد. این تشابه که در قالب یک «تمثیل» در بند 255 پژوهشهای فلسفی عنوان شده، نوعی «انتقال روش» بهشمار میرود، بهعبارت دیگر ویتگنشتاین شیوه برخورد فروید با بیماران نوروتیک ...
full textویتگنشتاین و نظریه ی معنا
منوط به دوقطبی بودن (قابل صدق و کذب بودن ) می داند، لذا قضایای غیرتجربی را گزاره نمی داند. گزاره چوندوقطبی است محکی خود را بیان می کند، اما قضایای غیرتجربی هیچ چیزی را نشان نمی دهند زیرا آنها تک قطبیهستند. با این همه، ویتگنشتاین در کتاب پژوهش های فلسفی به نقد مبانی دیدگاه های خود در کتاب رسالهمنطقی-فلسفی درباره ی مقوله ی معنا و نسبت آن با عالم واقع می پردازد . در فلسفه ی دوم او، معنای یک واژههم...
full textMy Resources
Journal title
volume 5 issue شماره 1 (پیاپی 13)
pages 107- 120
publication date 2008-03-20
By following a journal you will be notified via email when a new issue of this journal is published.
Keywords
Hosted on Doprax cloud platform doprax.com
copyright © 2015-2023